پشتیبانی



✿آلـפּـنگـــ آتـریـــسـآ✿

Desigen / Email / Profile / Home


ترجْـــــــیح میـدَم تــــَنهاْ باشــــــــَـم    

تا فابْ لـــــــّاشیا باشـــــــــَم :-/



مَن حَرفامو یه بار بهت میزَنَم (-_-)

دَفه بَعدی میام سَرخاکت بهت سَر میزَنَم (-_-)



ﺁﺭﻩ ﺑـــــــــﯽ ﺭﯾــــــــــﺎﻡ ....
ﻭﻟﯽ ﺭﯾﺎ ﻧﺸﻪ ﺁﺭﺯﻭﯾﻪ ﺧﯿــــــــــﻠﯿﺎﻡ ......



ﺁﻧﻜﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺯﯾﺮ سقف باﻫﺎﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ . . . ﺯﯾﺮ
ﭘﺘﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ ... هه

ﭼﻘﺪﺭ ﻗﺸﻨﮕـــــــــﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﻳـــﮑﻲ ﺑﻬﺖ ﻣﻴﮕﻪ ﺩﻭﺳﺘــــــــــــ ﺩﺍﺭﻡ ...

ﺍﺭﻭﻡ ﺑﺮﻱ ﺑﻐﻠﺶ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﺶ ﺑﮕﻲ : ﻋﻴﻦ " ﺳـــــــــــــــــــﮓ " ﺩﺭﻭﻍﻣﻴﮕــــــــی" -__-


نظرات شما عزیزان:

Milad
ساعت22:41---19 مرداد 1395
اگر دروغ رنگ داشت

هر روز شاید

ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست

و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود

اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت

عاشقان سکوت شب را ویران می کردند

اگر به راستی خواستن توانستن بود

محال نبود وصال

و عاشقان که همیشه خواهانند

همیشه می توانستند تنها نباشند

اگر گناه وزن داشت

هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد

تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی

و من شاید کمر شکسته ترین بودم

اگر غرور نبود

چشم هایمان به جای لب هایمان سخن نمی گفتند

و ما کلام محبت را در میان نگاه های گهگاهمان

جستجو نمی کردیم

اگر دیوار نبود نزدیک تر بودیم

با اولین خمیازه به خواب می رفتیم

و هر عادت مکرر را در میان ۲۴ زندان حبس نمی کردیم

اگر خواب حقیقت داشت

همیشه خواب بودیم

هیچ رنجی بدون گنج نبود

ولی گنج ها شاید

بدون رنج بودند

اگر همه ثروت داشتند

دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند

و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید

تا دیگران از سر جوانمردی

بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند

اما بی گمان صفا و سادگی می مرد

اگر همه ثروت داشتند

اگر مرگ نبود

همه کافر بودند

و زندگی بی ارزش ترین کالا یود

ترس نبود، زیبایی نبود و خوبی هم شاید

اگر عشق نبود

به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟

کدام لحظه ی نایاب را اندیشه می کردیم؟

و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟

آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم

اگر عشق نبود

اگر کینه نبود

قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند

اگر خداوند

یک روز آرزوی انسان را برآورده می کرد

من بی گمان

دوباره دیدن تو را آرزو می کردم و تو نیز

هرگز ندیدن مرا

آن گاه نمی دانم

به راستی خداوند کدام یک را می پذیرفت

*دکتر شریعتی*


Niyayesh
ساعت14:21---24 خرداد 1395
سلام
هر چی اومدم پایین تر دیدم وبت حرف نداره معرکست

پاسخ:مرسی عزیزدلم


تبسم و امیر
ساعت2:42---3 فروردين 1395
اجی وبت عاااالللییییهههههه امیدوارم موفق ترباشی من تبسمم و وبمو باامیر تازه درست کردم و ی وب هم دارم برای مدرسم تونستی اونجام نظر بده گلم و اگ شد بیالوکس بحرفیم اینم ادرسش:madar1381.loxblog.com

پاسخ:چشم عزیزم مرسی حتما


samyar
ساعت1:34---17 اسفند 1394
ghashang bud .........awliii
پاسخ: :|


رقیه
ساعت21:33---15 اسفند 1394
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ یاروﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﮑﺲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ , ﻧﻮﺷﺘه ﻣﻨﻮ ﻣﺎﺷﯿﻨﻪ ﺟﺪﯾﺪﻡ !...

.

.

.

.

.



ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺯﺩﯼ ﺩﺭ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺍﻻﻥ ﺯﻧﺪﺍنه

پاسخ:خخخ آخــــی


amin
ساعت23:09---6 اسفند 1394
سلام به خاطر اینکه حرف زمین نیوفته اومدم
ولی بعدش دیدم وبت خوشگله
اما آهنگشو دوست نداشتم

پاسخ:مرسی ک اومدی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
+ پنج شنبه 6 اسفند 1394برچسب:,| 22:35|❀ᗩ☂ᖇᓰᔕᗩ❀|